صفحه اصلی تماس با ما عناوین مطالب پروفایل قالب سبز
نويسندگان
لینک دوستان

وبتان را جهانی کنید





خسته ام از تظاهر به ایستادگی
از پنهان کردن زخم هایم
زور که نیست...!
دیگر نمی توانم بی دلیل بخندم و
لبخندی مسخره وانمود کنم همه چیز رو به راه است
اصلا دیگر نمی خواهم که بخندم
میخواهم لج کنم، با خودم،با تو،با همه دنیا
چقدر بگویم فردا روز دیگری است و امروز بیایدومثل هر روز باشی
کاش فقط یکبار...فقط یکبار دلها  یمان رابه  همدیگر قرض می دادیم تا شاید بفهمی...
خسته ام ...ازتو...از خودم...از همه زندگی

خسته.........


برچسب‌ها:
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 10 صفحه بعد
درباره وبلاگ

اصلا قرار نیست کـــه سرخم بیاورم، حالا که سهم من نشدی کم بیاورم... دیشب تمام شهر تو را پرسه میزدم، تا روی زخمهـــای تـــو مرهم بیـاورم... میخواستم که چشم تو را شاعری کنم، امّا نشد کــــه شعــــر مجسم بیــــاورم... دستم نمی رسد به خودت کاش لااقل، می شد تــــو را دوباره به شعرم بیاورم... یادت که هست پای قراری که هیچ وقت..... میخواستم برای تــــو مریـــــم بیاورم؟ حتی قرار بود که من ابر باشم و، باران عاشقانـــه ی نم نم بیاورم... کلّــی قرار با تــــو ولی بی قرار من، اصلا بعید نیست که کم هم بیاورم... ...... اما همیشه ترسم از این است٬ مردنم، باعث شود بـــه زندگیت غـــــم بیــاورم... حوّای من تو باشی اگر٬ قول میدهم، عمراً دوباره رو به جهنّـــــم بیاورم... خود را عوض کنم و برایت به هر طریق، از زیــــر سنگ هم شده٬ آدم بیــــاورم... بگذار تا خلاصه کنم٬ دوست دارمت، یا باز هـــم بهــــانه ی محکم بیاورم؟ **فریبا عباسی**
امکانات وب

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 277
بازدید دیروز : 320
بازدید هفته : 960
بازدید ماه : 946
بازدید کل : 84373
تعداد مطالب : 250
تعداد نظرات : 777
تعداد آنلاین : 2

Alternative content




 

Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه